بارانباران، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

من و مامان

خانوم شش ماهه مامان

دختري نيمه اولين سال تولدشو پشت سر گذاشته و شيرين تر از هميشه به شيطوني مي پردازه . خانوم خانوماي ما ديگه به چيزهاي مختلف عكس العمل نشون ميده و با تغيير صداش خواسته هاي متفاوتي رو از ما مي خواد .  در ضمن كلمات نامفهومي رو به زبون مياره مثل: بوم بوم . مه مه . گايي گايي و ... اينها اولين صداهاي جهت دار دختري هستن كه از دهن قشنگش بيرون مياد . كنجكاوياش هم زياد شده و به صدا ها عكس العمل نشون ميده . همش دوست داره اطرافشو ببينه و سر دربياره . عاشق درخت شده و هر وقت درخت ميبينه شروع ميكنه به سرو صدا . قربونش برم مثل باباش عاشق طبيعته.  واكسن شش ماهگي رو هم زديم و خدا رو شكر خيلي كم تب كرد. بايد براي تست آلرژي ماماني من هم بريم چون مي ...
1 تير 1392

كابوس جديد مامان (مريضي دختري)

خداي من تا حالا اينقدر نترسيده بودم دختري حدود سه هفته شد كه بيرون روي و تهوع داره و دكتر هي ميبريم و مي گن هيچي نيست ديگه دارم از ترس ميميرم .  اولين بار كه اينطور شد بردمش دكتر و گفت ويروسه دارو داد و بهتر شد دوباره هفته بعد درگير شديم طوري كه شير از بيني كوچولوش بيرون ميريخت نصف شب با تبي كه داشت رونه بيمارستان شديم بعداز  آزمايش گفتن كه عفونت داره . بهش آمپول زدن و آنتي بيوتيك دادن تهوعش خوب شد اما بچم بيحال بود. بميرم براش توي اون حال نگاهم مي كرد و لبخند سردي ميزد.  دوباره هفته بعد اين مشكل بوجود اومد دوباره رفتيم دكتر و بازم هيچي نبود در آخر به اين نتيجه رسيديم كه دختري داره دندون در مياره و از اينه . خلاصه بعد از ا...
1 تير 1392

تست آلرژي و غذا خوردن

رفتيم پيش دكتر موحدي (متخصص آلرژي) و اونجا حسابي عزيزم گريه كرد و از تست ترسيد كلا باران از روپوش سفيد مي ترسه به خاطر آمپول هايي كه بهش تو ي بيمارستان زدن و سرمهايي كه وصل كردن . خلاصه حسابي گريه كرد و فهميديم به تخم مرغ خيلي زياد حساسيت داره ضمنا هويج و لبنيات گوشت گاو افزودنيهاي غذايي و كنسروها رو هم نبايد بهش بدم. در مورد مرغ و گوشت پرندگان هم با احتياط بايد بهش بدم.  بازم خدا رو شكر كه تعداد موادي كه بهشون آلرژي داره زياد نيستن و مي تونم يه چيزهايي بهش بدم. براي اولين بار بادام رو به فرني اضافه كردم بدش نيومد اما وقتي به فرني موز زدم با ولع فراوان فرني رو تا آخر خورد ( ماشاالله) . خيلي خوشحالم كه داره خوب شروع ميكنه از هفته ديگ...
1 تير 1392

بازي بازي

شيطون كوچولو حسابي بلا شده و دوست داره كه همش باهاش بازي كنيم . قهر مي كنه و دنبال اسباب بازيهاش مي گرده و از خودش صدا در مياره . از كار و زندگي منو انداخته و نميشه ولش كرد شيرين شده و كارهاي جالب انجام ميده. اسباب بازي هاشو از زمين بر ميداره و حسابي سرو صدا مي كنه . بازي دالي رو ياد گرفته و حسابي قه قه مي زنه . ...
1 تير 1392

صداهاي جديد

خيلي خوبه كه مي تونم صداي گل دختري رو با استفاده از حروف كه براش نامفهومه بشنوم. اولين صداهاي جهت دار كه مي خواد منو صدا كنه و يا ناراحتي خودشو نشون بده .  اول ها سخت بود ولي كم كم دارم مي فهمم منظورش چيه  ...
1 تير 1392

بدون عنوان

خدا را شكر كه اين ماه هم داره تموم ميشه و دختري بزرگتر و قوي تر داره مي شه . چند روز پيش رفتم دكتر چون خيلي جيغ ميزد فهميدم كه انگار دوباره دل درد داره . فكر مي كردم از داروي ريفلاكس جديدشه واسه همين قعطش كردم و خوب شد. ضمنا اينكه دختر توي اين 10 روز اخير حدود 500 گرم وزن اضافه كرده كه واقعا خوشحال شدم كارهايي كه به عنوان يك مامان بدجنس منو جلوه ميداد نتيجه بخش بود مثل به زور شير دادن و اهميت به كارهاش ندادن.  مامان و بابام و همينطور مادرشوهر و پدرشوهرم كم مونده بود دعوام كنن . مامانم كه دعوام كرد كه چرا بچمو اذيت مي كني اما ثمر داشت و اون هم جون گرفتن خانومي بود.  اميدوارم توي ماه هاي آينده پر اشتها تر و خانوم تر بشه. ...
1 تير 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و مامان می باشد